+ پــــــیـــــامـــــبـــــر (صلی الله علیه و آله و سلم) ...هنگام سخن گفتن تـــبـــســـم می نمود . (محجة البیضاء ج 4 ص 158 الی 172)

---

+ پـــــیـــــامـــــبـــــر (صلی الله علیه و آله و سلم) .......... در جایی که وعده داشت همان جا می ایستاد و حتی اگر در آن جا آفتاب هم بود به سایه نمی رفت ... (محجة البیضاء : ج 4 ص 158 الی 172)

---

+ سلام ... تا به حال به گردو نگریسته ای؟ گردو به این کوچکی چه می خواهد بگوید؟ گردو از سه لایه محافظ تشکیل شده، لایه اول سخت و رنگین، لایه دوم سخت تر از لایه اول و محافظ لایه سوم است. لایه سوم به مانند حریری نرم و نازک و در نهایت که به مغز شیرین گردو می رسیم. پس گردو می خواهد بگوید مغز شدن به همین سادگی نیست!

---

+ دلبر به ما رسید و جفا را بهانه کرد / افکند سر به زیر و حیا را بهانه کرد / آمد و دید حال من تیره روز را / ننشست و رفت ... تنگی جا را بهانه کرد!

---

+ یه روز یه طلبه جوون و باهوشی توی بازار چای فروش های اصفهان پیش حسین آقا چای چی می ره و بهش می گه: ...

---

+ دست بر زلفش زدم، شب بود، چشمش مست خواب / برقه از رویش کشیدم تا بر آید آفتاب / گفتمش خورشید سر زد، ماه من بیدار شو / گفت تا من بر نخیزم کی در آید آفتاب؟

---