شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ يه روز يه طلبه جوون و باهوشي توي بازار چاي فروش هاي اصفهان پيش حسين آقا چاي چي مي ره و بهش مي گه: ...
... من مي خوام از يكي از قوانين دستور زبان فارسي در جهت دهي به زندگيم استفاده كنم. حسين آقا: از كدوم دستور؟ - از قائده معرفه و نكره. حسين آقا: چطوري؟
- اگر به اسم نكره يك ي يا يك اضافه كنيم اون اسم نكره تبديل به اسم معرفه مي شه. من نكره هستم. هيچ كسي من رو نمي شناسه. اما اگه بشم دوماد حسين آقا چاي چي يه شبه مي شم معرفه و همه من رو مي شناسن!
چه با حال
فكر نكنم اين جوري باشه ي در فارسي اتفاقا نشانه نكره است!!! يحتمل منطورش الف و لام بوده كه در عربي معرفه ساز است
يك بسيجي
آره چون قضيه ال معرفه بوده توي اصل ماجرا
ملكوت جان رفتي تو عصر حجر خاله جان....اين فيداي از آب گذشته رو چرا رو ميكني؟؟؟
حسان
يحتمل كه اين طلبه باهوش، همين آقا محمد خودمان بوده!
ساعت ویکتوریا
ملكوت كلمات
رتبه 0
0 برگزیده
370 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top