شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ دست بر زلفش زدم، شب بود، چشمش مست خواب / برقه از رويش كشيدم تا بر آيد آفتاب / گفتمش خورشيد سر زد، ماه من بيدار شو / گفت تا من بر نخيزم كي در آيد آفتاب؟
عالي بود!
دست بر زلفش كشيدم تاب از دل رفته بود....رونق خورشيد من از صبح ساحل رفته بود!
ساعت ویکتوریا
ملكوت كلمات
رتبه 0
0 برگزیده
370 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top